اسناد محافل

متن افتتاحیه محفل روز شهیدان سازمان رهایی افغانستان

رفقای عزیز و مهمانان گرامی،

امروز گردهم آمده‌ایم تا دوازده نوامبر برابر با بیست و یکم عقرب روز شهیدان «سازمان رهایی افغانستان» را برگزار نماییم. روزی که سازمان با رفیقانی که مبارز و انقلابی زندگی کردند و قهرمان جان باختند وداع می‌کند، با رفقایی که به تسلیم و زبونی پوزخند زدند، به رفقایی که تازیانه و زولانه و زنجیر در پیکر پهلوانی شان کارگر نیفتاد، وعده‌های شیرین، تهدید‌های رعب‌انگیز، تحقیرها و توهین‌های روانی چون سحر و افسون در برابر ایمان شان باطل شد. گردهم آمده‌ایم نه بخاطر آنکه در سوگ رفقای جانباخته اشک بریزیم، بلکه می‌خواهیم با تجلیل یاد گرامی رفقای کبیر خویش یکبار دگر بخون و راه بازمانده آنان تجدید پیمان کنیم و به آنان ندا سر دهیم که رفقا، تا جان در تن داریم، از ادامه را گلگون تان باز نخواهیم ایستاد، ولو امپریالیست‌ها و مرتجعان در سراسر جهان با قهقهه و شادمانی آن راه پرشکوه و رهایی‌بخش را به بن‌بست رسیده و ناکام اعلام دارند. گردهم آمده‌ایم تا یکبار دیگر اعلام کنیم که بخاطر گرفتن انتقام شهیدان سازمان و جنبش چپ انقلابی کشور تا پای جان دریادلانه تلاش بخرج دهیم.

اگر دشمن توانست ما را از بهترین رفیقان و رهبران ما جدا کند، سازمان هم رسمی می‌شناخت و می‌شناسد بنام انتقام چنانچه می‌دانیم محفل امسال از شکوه عظیم‌تری برخوردار است. سازمان بعد از سعی فراوان موفق شد به یکی از سوگندهای خویش که انتقام از قاتلان رفیق احمد بود جامعه عمل بپوشاند. بارها گفته‌ایم که انتقام خون احمد و راهب و ده‌ها رفیق برومند دیگر با از بین بردن فزیکی قاتلان شان گرفته نخواهد شد هرچند زدن اینگونه خاینان و قاتلان بمثابه وظیفه‌ای در برابر سازمان قرار دارد، انتقام اصلی و درخور خون پاک رفقای ما در ادامه و جانفشانی در راه سرخ پرولتری شان مضمر است و این بهترین اظهار صمیمیت و عشق نسبت به شهدای سازمان است.

رفقا،

میهن ما خونبارترین و بی‌ثابت‌ترین دوران عمرش را سپری می‌کند. امپریالیزم و ارتجاع منطقه به کمک مزدوران وطنی شان مردم و کشور ما را بخاک و خون کشانده و هریک می‌کوشند تا حداکثر سود را از این اوضاع ببرد.

کین و نفرت مردم ما در برابر بنیادگرایان فاشیست حد و مرز نمی‌شناسد. در اوضاع کنونی کشور ما به نیرویی نیازمند است که بتواند نفرت پنهان توده‌های بجان‌آمده را سمت داده، به توفانی مبدل سازد. تنها کمونیست‌های افغانستان با تحلیل مشخص و با سیاست‌های منطبق با شرایط می‌توانند از عهده این امر خطیر پیروزمند بدر آیند. نه ملل متحد و نه هیچ مرجع دیگری نمی‌تواند پیام‌آور صلح و ثبات در افغانستان گردد. با توجه به همین نیاز مبرم است که سازمان ما کار و سازماندهی در داخل کشور را در راس وظایفش قرار داده و عده زیادی از رفقا را به داخل سوق داده است و می‌کوشند تا سازمان‌ها و افراد ضد بنیادگرا را در جبهه وسیع برای دموکراسی بر ضد بنیادگرایی متحد سازد. این انقلابی‌ترین و دشوارترین وظیفه در برابر سازمان قرار دارد که باید برای انجام آن آماده هرگونه جانفشانی و ازخودگذری بود ولی آنانی که تحت هر نام و بهانه‌ای از این امر طفره می‌روند و با هزار اما و اگرهای روشنفکرانه سازمان را ترک می‌گویند اولتر از همه جبن و ناف‌رفتگی شان را بمثابه عناصر بزدل به نمایش می‌گذارند مخصوصا که می‌بینیم هیچیک از این عناصر که با طمطراق فراوان سازمان را ترک می‌گویند در بهترین حالت جز غرق شدن در زندگی شخصی هدف دیگری در برابر خود قرار نداده اند.

امپریالیست‌ها و سگان منطقه‌ای شان از مدتها بدینسو قوله مرگ کمونیزم را سر داده و تبلیغات همه‌جانبه و دامنه‌دار براه انداخته اند. ولی ببینیم تصویر واقعی جهان چیست: اکثر مناطق جهان در جنگ‌های خانمانسوز درگیرند، در کشورهای امپریالیستی تضاد بین کار و سرمایه و میان کشورهای بزرگ امپریالیستی روز تا روز عمیق‌تر شده و هر روز شاهد اعتصابات و اعتراضات خشماگین و گسترده‌تر کارگران در کشورهای بزرگ سرمایه‌داری و شاخ به شاخ شدن‌های امپریالیست‌ها می‌باشیم. امپریالیست‌ها در نقاط مختلف جهان و مخصوصا در کشورهای جهان سوم با پرورش گروه‌های مزدور جنگ‌های قومی، مذهبی، لسانی و… را دامن می‌زنند تا خود درین میان سودهای عظیمی را که از خون و عرق کارگران بدست می‌آید به جیب زنند و تلاش می‌ورزند تا مبارزه طبقاتی جاری در جهان را تحت نام «نبرد فرهنگ‌ها» کتمان نمایند. کشورهای سابقا سوسیالیست به مرکز تاخت و تاز انحصارات بزرگ سرمایه‌داری مبدل گشته و مردم این کشورها بیش از پیش به خیانت رویزیونیست‌ها و نقشه‌های شوم امپریالیست‌ها پی می‌برند. فقر، بدبختی و بی‌خانمانی و قتل و غارت بیش از هر زمان دیگر در جهان بیداد می‌کند. امپریالیزم امریکا که زیر نام «نظم نوین جهانی» می‌خواهد خود را یکه‌تاز میدان وانمود ساخته همه را به پیروی از خود وادار سازد. ولی تمام این حقایق گواه برآنست که هیچ نیروی دیگری جز کونیست‌ها نمی‌تواند مرهم‌گزار زخم‌های توده‌ها باشد. احزاب و سازمان‌های انقلابی بمثابه خار چشم ارتجاع در اکثر کشور ها قد علم نموده اند و بزودی شاهد اوج نوین جنبش کمونیستی در سرتاسر جهان خواهیم بود.

فروکش جنبش کمونیستی بین‌المللی در سازمان ما هم بی‌تاثیر نمی‌توانست باشد. خیانت‌ها، بریدن‌ها و ضربات پیاپی انعکاسی از آن می‌باشد. سازمان ما در دشوارترین و خونین‌ترین شرایط و در کشوری نظیر افغانستان بیرق کمونیزم را برافراشته و به پیش می‌تازد. و درین میان عناصری نیمه‌راه و بزدلی هم اند که تاب و تحمل مشکلات را نداشته و یکباره به همه آرزوها و تعهدات خویش پشت‌پا می‌زنند ولی شاهدیم که اکثر ایمان‌باختگان سعی می‌ورزند تا تزلزل شان را زیر کلمات کتابی و ظاهرا مارکسیستی و اختلافات ایدئولوژیک بپوشانند.

سالی که گذشت سازمان ما بازهم شاهد بریدن چند ایمان‌باخته دیگر بود که در تلاش بودند زیر نام اختلافات ایدئولوژیک یکپارچگی اصولی سازمان را برهم زنند اما سازمان با تجربه‌ی فراوانی که اندوخته از این تجربه نیز بخوبی گذر کرده و این جریان را نیز برای بلند بردن آگاهی و هوشیاری انقلابی بخصوص رفقا جوان به کمک گرفت.

ولی قاطعانه می‌توان گفت که شاگردان واقعی و وفادار رهبران کبیری چون احمد و راهب، ارثیه بجا مانده آنان را به قیمت خون خویش حفظ کرده و با ایمان کامل بیرق سازمان را که با خون بهترین و ارجمندترین رفقای ما رنگین است بدست گرفته به پیش خواهند تاخت و آنرا به کوی و برزن کشور به اهتزار درخواهند آورد.

۱۲ نوامبر ۱۹۹۷ – ۲۱ عقرب ۱۳۷۶

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا