افتتاحیه محفل روز شهیدان «سازمان رهایی افغانستان»
رفقا و دوستان گرامی،
دوازدهم نوامبر، روز شهیدان سازمان یادآور روزیست که سازمان ما ارجمندترین، آگاهترین و بهترین کادرها و رهبرانش را از دست داد. این روز با خون رفیق داکتر فیض احمد، رفیق داوود و چندین کادر برجسته دیگر سازمان نشانی شده است. امروز که ۲۰ سال از خاموشی این فرزندان راستین خلق ما میگذرد، جمع شدهایم تا یاد آنان را گرامی داشته و به خون پاک شان تجدید سوگند کنیم و با تکرار خاطره های حماسی آنان ارکان ایدئولوژی خویش را صیقل دهیم و به تمامی رفقای جانباخته ندا سر دهیم که رفقا آرام بخوابید تا خون در رگ و روح در بدن داریم از جانفشانی و تلاش در راه سرخ و پرافتخار تان روگردان نخواهیم شد و اینرا تنها راه گرفتن انتقام خون تان میدانیم.
یادبود از رفقای جانباخته اگر در خدمت استحکام سازمان و درس گرفتن از خصال انقلابی و نمونه آن رفقای نباشد، عبث و بیهوده است. سازمان ما همانند احزاب مرتجع و بورژوایی، این یادبود را تنها برای ادای دین و رفع مسئولیت برگزار نمیکند، ما به این باوریم که تکرار خاطره ها و سرگذشت حماسی آن رفقا میتواند نیروبخش کادرها و بخصوص جوانان سازمان باشد تا هرچه استوار تر، آگاهانه تر و مصمم تر برای تحقق امر بجامانده آنان و برای پیشبرد مسئولیت های سازمانی شان همت گمارند.
شهدای سازمان، سرمایه معنوی تشکیلات ما اند. سازمان ما با نیرویی که از خون شهیدانش به ارث برده، همیشه و در هر دورهای از تاریخ کشور ما مهرش را بر جریانات سیاسی افغانستان کوبیده و با سیاست ها و تاکتیک های عمدتا درستش، با آنکه از هر سو آماج حملات اخوان، چپ های کاذب و روشنفکران خادم ارتجاع و امپریالیزم و سایر دشمنان مارکسیزم قرار داشته، با آنکه با بیشمار موانع و مشکلات و محدودیت ها مواجه بوده، اما همیشه به مثابه خار چشم تمامی دشمنان خلق و کشور ما نقش رزمندهاش را فدایی وار در مقابل توده های کشور ما ادا نموده است.
سازمان ما در هیچ دورانی درفش پرافتخار مارکسیزم – لنینیزم – اندیشه مائوتسهدون را به زمین ننهاده و با اعتقاد راسخ به حقانیت آن، آنرا مشعل راهش دانسته در پرتو آن تمامی سیاست ها و تصامیمش را بنا نهاده است.
اگر امروز سازمان ما بوسیله دشمنان جدی گرفته شده برای نابودیش لحظهشماری میکنند، به این علت است که دشمن میداند این تنها سازمانی مبارزیست که در هیچ دورانی از اصولش عدول نکرده بنا تمامی نیرنگهای دشمن برای نابودیش محکوم به شکست بوده اند.
رمز صلابت سازمان ما در چیست؟ در اینکه تهداب این سازمان بوسیله رفقای ارجمندی چون احمد و راهب و محسن و رفقای شهیدی گذاشته شده که تا آخرین رمق به آرمان و امر بزرگ شان همچون کوه استوار ماندند، رفقایی که بر ضرورت پیوند سازمان با توده ها و پراتیک انقلابی آگاه بودند و آنرا شرط موفقیت سازمان میدانستند، رفقایی که تلفیق تیوری با عمل، مبارزه علیه انحرافات و اشتباهات و درسگیری از آنرا به ما آموختاندند.
ولی آیا ما به این نظریم که سازمان ما کمبود و اشتباهی ندارد؟ نه رفقا، سازمان ما از کمبودات جدی، مشکلات فراوان و کاستی های وحشتناکی برخوردار است. سازمان ما با ندانم کاری ها، تنبلی های موحش، بریدن ها، عوامیگری ها، راست روی ها، بدترین انواع لیبرالیزم و شکست و ریخت های دیگری در زمینه های تشکیلاتی مواجه است. اما از آنجاییکه در میدان عمل قرار دارد و اصولش را رها نکرده، میتواند بر این مشکلات عظیم و کمبود های جدی فایق آید.
اعضای سازمان هرکدام خشتی از بنای سازمان اند. با کار خستگیناپذیر، احساس مسئولیت، ابتکار، نهراسیدن از سختی ها و مرگ، مبارزه با نظرات نادرست و انحرافی، انتقاد و انتقاد از خود، سازمان دوستی و بارور شدن سایر خصوصیات انقلابی در تک تک از اعضای سازمان میتوان به استحکام و تسخیرناپذیری این بنا افزود. اگر یکچنین محافل یادبود در خدمت این امر و در آخرین تحلیل برای تحکیم سازمان نباشد ضیاع وقت، تظاهر و عدم صداقت به رفقای جانباخته خواهد بود.
رفقا، امریکا و متحدانش امروز میخواهند با سیاست تعیین شدهای که در سایر کشورها همیشه برای به دام انداختن انقلابیون بکار بردهاند افغانستان را نیز شدیدتر از هر زمان دیگر به این سرنوشت دچار سازند، و این همان سیاست “انجیویزم” است که با استفاده از دالر و امکانات میکوشند روشنفکران و انقلابیون را خریداری نموده در خدمت گیرند. این شرایط جدید، آزمون های جدیدی را در مقابل انقلابیون افغانستان قرار میدهد، تنها مارکسیست های پاکباز و انتقامگیر و آبدیده میتوانند به این نیرنگ دشمن پوزخند زده آنرا خنثی سازند اما تعدادی از عناصر نیمهراه و سست و بیایمان به آسانی در این دام گرفتار آمده به تمامی تعهدات و آرمانهای شان پشت پا میزنند. سازمان ما طی سالهای گذشته با یکچنین عناصری مواجه بوده است و در آینده نیز از آن گریزی نخواهد داشت، عناصری که در مقابل گلوله های سربین دشمن مقاومت کردند ولی گلوله های تلایی و پر زرق و برق دشمن توانست ایمان شانرا برباید و متزلزل سازد.
در شرایط کنونی که افغانستان ما مورد یورش امپریالیستها و سگان وطنی شان قرار دارد، توده های ما زیر بار فشار های مضاعف خرد و خمیر میشوند. تنها یک نیروی انقلابی منضبط و بلشویکی شده میتواند کشور ما را از این بن بست برهاند، سازمان ما در شرایط کنونی استحکام و رشد ایدئولوژیک و تشکیلاتی سازمان را وظیفه مبرم و خطیری برای آمادگی برای نبرد تعیین کننده آینده درراس وظایفش قرار داده و از همه کادر های سازمان انتظار دارد که در این راستا با پیگیری و جدیت هم شانرا به کار گیرند. با گذشتن از این مرحله پیچیده و مشکل میتوان به نیرویی بدل شد که تمامی دشمنان رنگانگ را از میدان بدر کرد.
درین امر خطیر سازمان به نقش جوانان اهمیت شایانی قایل است، جوانان سازمان باید نیروی جوانی شانرا با آموختن از تجارب رفقای مسن درآمیخته به مثابه پیچ و مهره های سازمان نمونه های درخشانی از پرکاری، سازمان دوستی، شهامت، ادامه کاری و سایر خصوصیات انقلابی از خود به جا گذارند.
رفقا، جریانات فاجعه بار جاری در کشور ما و در سراسر جهان و مخصوصا کشور های فقیر برای هزارمین بار عوامفریبانه بودن و پوچ بودن سروصدای کرکننده امپریالیستها در مورد “نظم نوین جهانی”، “دنیای صلح و آزادی”، “حقوق بشر”، “دموکراسی” و … را به نمایش گذاشته است. امپریالیستها خود را یکه تاز میدان دانسته میخواهند زیر نام این ارزش ها بر فرق ملل کوبیده شیره جان مردم دنیا را بمکند. روند جاری یکبار دیگر درستی نظرات رهبران پرولتاریا در مورد جنگ افروزی امپریالیزم و ضرورت انقلاب پرولتری به مثابه تنها راه رهایی بشریت از جنگ و ستم صحه میگذارد.
در اثر یکته تازی و زورمداری ایالات متحده امریکا وضع دنیا به حدی متشنج و بحرانیست که حتی کسانی مثل فرانسیس فوکو یاما که تا چند سال قبل بمثابه ایدئولوگ سرمایه تیوری ارتجاعی “پایان تاریخ” را در مدح امپریالیزم سر داده بود، دیگر خود را از میدان بدر کرده نمیتواند این وضعیت را توجیه نماید و در مخالفت با جنگ امریکا در عراق به اعتراض برمیخیزد.
تشدید روزافزون ستمگری و استعمار امپریالیزم خواهی نخواهی موجی از اعتراضات و مبارزات ملتهای کشورهای جهان سوم را در پی داشته است، طی چند سال گذشته شاهد اعتراضات وسیع تودهای نه تنها در کشورهای فقیر بلکه در قلب امریکا و سایر کشور های امپریالیستی بودهایم که در مقابل دولتها راهی جز پناه بردن به سانسور و دروغ پراکنی و حذف آزادی های دموکراتیک نداشته اند. اینان به این هم بسنده نکرده زیر نام “جنگ علیه تروریزم” به نافذ نمودن قوانین فاشیستی و پلیسی پرداخته اند تا بتوانند تمامی حرکات اعتراضی و مردمی را سرکوب نمایند.
امپریالیزم مخصوصا از شبح کمونیزم خواب آرام ندارد با آنکه در تبلیغاتش آنرا مرده به حساب میآورد ولی لحظهای از کوشش برای سرکوب آن دست بردار نیست. خرج بلیونها دالر برای مبارزه ضد کمونیستی و دست درازی، مزدور پروری و حمایت از گروههای ضد انقلابی خود رساننده این امر است که جنبش مارکسیستی هنوز هم به مثابه دشمن درجه یک و خطر جدی برای آنان مطرح است و این خود به زنده بودن و حقانیت مارکسیزم صحه میگذارد.
صفیر گلوله ها و جانفشانی های کمونیست ها در نیپال، هندوستان، ترکیه، ایران، پیرو، کلمبیا، فلپین و خلاصه در سرتاسر گیتی و حتی افغانستان نگونبخت و شغالی شده ما همه و همه گواه اینست که مارکسیزم هنوز هم درفش عصر ماست و همزمان با اثبات پوچ بودن تئوری ها و تبلیغات امپریالیستی، با کوله باری از درس های ارزشمند، نیرومند تر و برنده تر از قبل با غرش گلوله های مبارزان کمونیست در گوشه و کنار دنیا، اوج دوبارهاش را اعلام میدارد و باعث رعب و وحشت امپریالیستها و نوکرانشان و تمامی مرتجعان میشود.
در افغانستان اسیر ما که روزتاروز طناب استثمار و ستم بر گردن خلق ما سنگین تر میشود، خواهی نخواهی مقاومت توده ها نیز اوجگیر خواهد بود که همین حالا مظاهر آن در گوشه و کنار کشور مشهود است. نگذاریم که بازهم بنیادگرایان خاین و وطنفروش این جوشش مردم را به کجراه کشانند.
بیایید با تعهد صادقانه به راه پرافتخار رفقای جانباخته و ناله پرسوز و دردناک خلق تحت ستم خویش سوگند یاد کنیم که تا جان در تن داریم برای برپایی جامعه عاری از ستم و استثمار لحظهای آرام ننشینم.
در اهتزاز باد درفش مارکسیزم – لنینیزم – اندیشه مائوتسه دون!
زنده و خروشان باد یاد رفیق داکتر فیض احمد و سایر شهیدان سازمان ما!
مرگ بر ارتجاع و امپریالیزم!
سازمان رهایی افغانستان
۱۲ نوامبر ۲۰۰۶